میدان انقلاب

میدان انقلاب

روزنوشت:

ترک عادت های بد حس خوب شدن به انسان میدهد
{93/7/4}

طبقه بندی موضوعی

خطبه صد و هشتم:توانایى خداوند

چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۱۷ ق.ظ

وصف قدرت پروردگار همه چیز برابر خدا خشوع کننده است، و همه چیز با یارى او بر جاى مانده اند، خدا بى نیازکننده هر نیازمند، و عزتبخش هر خوار و ذلیل، نیروى هر ناتوان، و پناهگاه هر مصیبت زده است، هر کس سخن گوید مى شنود، و هر که ساکت باشد اسرار درونش را مى داند، روزى زندگان بر اوست و هر که بمیرد به سوى او باز مى گردد. خدایا! چشمها تو را ندیده تا از تو خبر دهند، پیش از توصیف کنندگان از موجودات، بوده اى، آفرینش براى ترس از وحشت تنهایى نبود، و براى سودجویى آنها را نیافریدى، هیچ کس از قدرت تو نتواند بگریزد، و هر کس را تو بگیرى از قدرت تو نتواند خارج گردد، گناهکاران از عظمت تو نکاهند، و اطاعت کنندگان بر قدرت تو نیفزایند، آن کس که از قضاى تو به خشم آید نتواند فرمانت را برگرداند، و هر کس که به فرمان تو پشت کند از تو بى نیاز نگردد.

هر سرى نزد تو آشکار و هر پنهانى نزد تو هویداست، تو خداى همیشه اى و بى پایان، و تو پایان هر چیزى، که گریزى از آن نیست، وعده گاه همه، محضر توست، و رهایى از تو جز به تو ممکن نیست، و زمام هر جنبنده اى به دست تو است، و به سوى تو بازگشت هر آفریده اى است. پاک و منزهى اى خدا! چه قدر بزرگ و والاست قدر و عظمت تو، و چه بزرگ است آنچه را که از خلقت تو مى نگرم!! و چه کوچک است هر بزرگى در برابر قدرت تو، و چه باعظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده مى کنم، و چه ناچیز است برابر آنچه که بر ما نهان است از سلطنت تو، و چه فراگیر است در این جهان نعمتهاى تو، و چه کوچک است نعمتهاى فراوان دنیا در برابر نعمتهاى آخرت.

وصف فرشتگان شگفت آور است آفرینش فرشتگان تو که گروهى از آنها را در آسمانها سکونت دادى و از زمین بالا برده اى، آنها از همه آفریدگان نسبت به تو آگاه ترند، و بیشتر از همه نسبت به تو بیمناکند، و به تو نزدیکترند فرشتگانى که در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نیافته اند، و از آبى پست خلق نشده اند، و ناراحتى و مشکلات زندگى آنان را پراکنده نساخت، آنها با مقام و مرتبتى که دارند، و از ارزشى که در نزد تو برخوردارند، و آنگونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت مى کنند که اندک غفلتى در فرمان تو ندارند اگر آنچه بر آنان پوشیده است بدانند، همه کارهاى خود را کوچک و ناچیز مى شمارند، و بر خویش ایراد مى گیرند، و مى دانند آن گونه که باید، تو را عبادت نکرده اند، و آنچنان که سزاوار توست فرمانبردار نبودند.

نعمتهاى خداوند و سوء استفاده ها خدایا ستایش تو را سزاست، که آفریننده و معبودى، و بندگان را به درستى آزمایش کردى، خانه آخرت را آفریدى و سفره رنگارنگ نعمتها را گستراندى، و در آن انواع نوشیدنى، خوردنى، همسران، میهمانداران، قصرها، نهرهاى روان، میوه ها و کشتزاران، قرار دادى. سپس پیامبرى را فرستادى تا انسانها را به آن خانه و نعمتها دعوت کند، افسوس که مردم نه آن دعوت کننده را اجابت کردند، و نه به آنچه تو ترغیبشان کردى رغبت نشان دادند، و نه به آنچه تو تشویقشان کردى مشتاق شدند، بر لاشه مردارى روى آوردند که با خوردن آن رسوا شدند، و در دوستى آن همداستان گردیدند. خطر عشق و وابستگیهاى دروغین هر کس به چیزى عشق ناروا ورزد، نابینایش مى کند، و قلبش را بیمار کرده، با چشمى بیمار مى نگرد، و با گوشى بیمار مى شنود، خواهشهاى نفس پرده عقلش را دریده، دوستى دنیا دلش را میرانده است، شیفته بى اختیار دنیا و برده آن است و برده کسانى است که چیزى از دنیا در دست دارند، دنیا به هر طرف برگردد او نیز برمى گردد، و هر چه هشدارش دهند از خدا نمى ترسد، از هیچ پنددهنده اى شنوایى ندارد، با اینکه گرفتار آمدگان دنیا را مى نگرد که راه پس و پیش ندارند و در چنگال مرگ اسیرند مى بینید که آنها بلاهایى را که انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد و دنیایى را که جاویدان مى پنداشتند از آنها جداشده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسید، آنچه بر آنان فرود آمد وصف ناشدنى است.

وصف چگونگى مرگ و مردن سختى جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا به دنیاپرستان هجوم آورد، بدنها در سختى جان کندن سست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز مى دارد، و او در میان خانواده اش افتاده با چشم خود مى بیند و با گوش مى شنود و با عقل درست مى اندیشد که عمرش را در پى چه کارهایى تباه کرده؟ و روزگارش را چگونه سپرى نمود؟ به یاد ثروتهایى که جمع کرده مى افتد، همان ثروتهایى که در جمع آورى آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناک گرد آورده و اکنون گناه جمع آورى آن همه بر دوش اوست که هنگام جدایى با آنها فرا رسید، و براى وارثان باقیمانده است تا از آن بهره مند گردند، و روزگار خود گذرانند، راحتى و خوشى آن براى دیگرى و کیفر آن بر دوش اوست، و او در گرو این اموال است که دست خود را از پشیمانى مى گزد. به خاطر واقعیتهایى که هنگام مرگ مشاهده کرده است. در این حالت از آنچه که در زندگى دنیا به آن علاقمند بود بى اعتناشده آرزو مى کند، اى کاش آن کسى که در گذشته بر ثروت او رشک مى برد، این اموال را جمع کرده بود، اما مرگ همچنان بر اعضا بدن او چیره مى شود، تا آنکه گوش او مانند زبانش از کار مى افتد، پس در میان خانواده اش افتاده نه مى تواند با زبان سخن بگوید و نه با گوش بشنود، پیوسته به صورت آنان نگاه مى کند، و حرکات زبانشان را مى نگرد اما صداى کلمات آنان را نمى شنود، سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا مى گیرد، و چشم او نیز مانند گوشش از کار مى افتد، و روح از بدن او خارج مى شود، و چون مردارى در بین خانواده خویش بر زمین مى ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند، و از او دور مى شوند. نه سوگواران را یارى مى کند و نه خواننده اى را پاسخ مى دهد، سپس او را به سوى منزلگاهش در درون زمین مى برند، و به دست عملش مى سپارند و براى همیشه از دیدارش چشم مى پوشند.

وصف رستاخیز و زنده شدن دوباره تا آن زمان که پرونده این جهان بسته شود، و خواست الهى فرا رسد، و آخر آفریدگان به آغاز آن بپیوندد، و فرمان خدا در آفرینش دوباره دررسد. آنگاه آسمان را به حرکت آورد و از هم بشکافد، و زمین را به شدت بلرزاند، و تکان سخت دهد، که کوهها از جا کنده شده و در برابر هیبت و جلال پروردگارى بر یکدیگر کوبیده و متلاشى شده و با خاک یکسان گردد سپس هر کس را که در زمین به خاک سپرده شده، درآورد، و پس از فرسودگى تازه شان گرداند، و پس از پراکنده شدن، همه را گردآورد، سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد، آنها را به دو دسته تقسیم فرماید، به گروهى نعمتها دهد و از گروه دیگر انتقام گیرد، اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جاى دهد و در بهشت جاویدان قرار دهد، خانه اى که مسکن گزیدگان آن هرگز کوچ نکنند و حالات زندگى آنان تغییر نپذیرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند، و بیماریها در آنها نفوذ نخواهد کرد، خطراتى دامنگیرشان نمى شود، و سفرى در پیش ندارند تا از منزلى به منزل دیگر کوچ کنند. و اما گنهکاران را در بدترین منزلگاه درآورد، و دست و پاى آنها را با غل و زنجیر به گردنشان درآویزد، چنانکه سرهایشان به پاها نزدیک گردد، جامه هاى آتشین بر بدنشان پوشاند، و در عذابى که حرارت آتش آن بسیار شدید و بر روى آنها بسته، و صداى شعله ها هراس انگیز است قرار دهد. جایگاهى که هرگز از آن خارج نگردند، و براى اسیران آن غرامتى نپذیرند، و زنجیرهاى آن گسسته نمى شود، مدتى براى عذاب آن تعیین نشده تا پایان پذیرد و نه سرآمدى تا فرا رسد.

پارسایى پیامبر (ص) پیامبر (ص) دنیا را کوچک شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه داد، آن را خوار مى شمرد و در نزد دیگران خوار و بى مقدار معرفى فرمود. و مى دانست که خداوند براى احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را براى ناچیز بودنش به دیگران بخشید، پیامبر (ص) از جان و دل به دنیا پشت کرد، و یاد آن را در دلش میراند، دوست مى داشت که زینتهاى دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخرى تهیه نسازد، یا اقامت در آن را آرزوها نکند، و براى تبلیغ احکامى که قطع کننده عذرهاست تلاش کرد، و امت اسلامى را با هشدارهاى لازم نصیحت کرد، و با بشارتها مردم را به سوى بهشت فرا خواند، و از آتش جهنم پرهیز داد.

ویژگیهاى اهل بیت (ع) ما از درخت سرسبز رسالتیم، و از جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستیم، ما معدنهاى دانش و چشمه سارهاى حکمت الهى هستیم، یاران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کینه توزان ما در انتظار کیفر و لعنت خداوند به سر مى برند.

۹۳/۰۸/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد قربان پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی