خطبه هشتاد و هشتم:مردم پیش از بعثت
وصف روزگاران بعثت پیامبر (ص) خدا پیامبر اسام را هنگامى مبعوث فرمود که از زمان بعثت پیامبران پیشین مدتها گذشته، و ملتها در خواب عمیقى فرو خفته بودند، فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج یافته بود، آتش جنگ همه جا زبانه مى کشید و دنیا بى نور، پر از مکر و فریب گشته بود، برگهاى درخت زندگى به زردى گراییده و از میوه آن خبرى نبود، آب حیات فرو خشکید و نشانه هاى هدایت کهنه و ویران شده بود، پرچمهاى هلاکت و گمراهى آشکار و دنیا با قیافه زشتى به مردم مى نگریست، و با چهره اى عبوس و غم آلود با اهل دنیا روبرو مى گشت.
میوه درخت دنیا در جاهلیت فتنه، و خوارکش مردار، و در درونش وحشت و اضطراب، و بر بیرون شمشیرهاى ستم حکومت داشت. عبرت آموزى از روزگار جاهلیت اى بندگان خدا! عبرت گیرید، و همواره به یاد زندگانى پدران و براداران خود در جاهلیت باشید، که از این جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده و برابر آن محاسبه مى گردند، به جان خودم سوگند! پیمان براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بین شما و آنها بسته نشده است، و هنوز روزگار زیادى نگذشته، و از آن روزگارانى که در پشت پدران خود بودید زیاد دور نیست. به خدا سوگند! پیامبر اسلام (ص) چیزى به آنها گوشزد نکرد جز آن که من همان را با شما مى گویم، شنوایى امروز شما از شنوایى آنها کمتر نیست، همان چشمها و قلبهایى که به پدرانتان دادند به شما نیز بخشیدند. به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبى را ندیده اید که آنها نمى شناختند، و شما به چیزى اختصاص داده نشدید که آنها محروم باشند. راستى حوادثى به شما روى آورده مانند شترى که مهار کردنش مشکل است، و میانبندش سست و سوارى بر آن دشوار است. مبادا آنچه مردم دنیا را فریفت شما را بفریبد! که دنیا سایه اى است گسترده و کوتاه، تا سرانجامى روشن و معین.