خطبه چهل و چهارم:سرزنش مصقله پسر هبیره
شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۱۳ ق.ظ
تاسف از فرار مصقله خدا روى مصقله را زشت گرداند، کار بزرگواران را انجام داد، اما خود چونان بردگان فرار کرد، هنوز ثناخوان به مداحى او برنخاسته بود که او را ساکت کرد، هنوز سخن ستایشگر او به پایان نرسیده بود که آنها را به زحمت انداخت. اما اگر مردانه ایستاده بود همان مقدار که داشت از او مى پذیرفتیم و تا هنگام قدرت و توانایى به او مهلت مى دادیم.
۹۳/۰۶/۰۸